نقوش جانوریدر بین نقوشی كه با منبع الهام از طبیعت در فرش طراحی شده اند معنای اسطوره ای كاربرد وسیعی می یابد.
به گزارش اتحادیه قالیبافان تبریزنقوش جانوری در بین نقوشی كه با منبع الهام از طبیعت در فرش طراحی شده اند معنای اسطوره ای كاربرد وسیعی می یابد. در این نقوش اعم از نقوش اصلی متن و یا ریز نقش های به كار رفته در ان معنایی رمز گونه استفاده شده است. درست است كه اسطوره ها در هر فرهنگی جهان را قابل فهم نموده و معقولات و مناسبات انسان باهمنوعان و نظام كاینات هستی را معنی می بخشیده است، و این طرز نگرش مبتنی بر برداشت های ذهنی دوران كهن فرهنگی ادوار جامعه است اما این معنای ساده باورانه به دیدگاه های جامعه عشایری و روستایی دست اندركار دست بافته (فرش-گلیم –قالی) ایرانی نزدیك است. چه ازآن جاست كه عوامل رمز گونه درنقش های متفاوت جدی می نماید .” چرا كه رمز مارابه فهم معنایی غیراز معنای اول وبی واسطه كه خود بر آن دلالت دارد فرامی خواند .رمز كثیرالمعنی وچند پهلواست.همچنانكه درخت وماه وغروب آفتاب ودریا همواره برمعنایی بیش از معنای اولیه شان دلالت می كنند.
همین قدرت سازمان بخش وساختار ساز اسطوره است كه باعث می شود اسطوره خارج ازتاریخ وزمان پیدایی اش عمل كند وبا همین تحلیل است كه فروید در بیان ناخود آگاهی به اساطیری توسل می جوید كه قرن پیش از او در متن وسیاق اجتماعی،فرهنگی كاملاً متفاوتی پدیدآمده اند.”دین وجادو تنها ارتباطات بشربا دنیای خلق اسطوره نیستند.”تایلور در تحلیل اسطوره از همزادگرایی یا جان گرایی یاد می كند.اومعتقداست كه هرچیزدارای همزادی (anima) مستقل است و جنبش و آرامش آن را از حركت و سكون یا حضور و غیاب جان (mana) و یا همزاد جان سرچشمه می گیرند . پس برای غلبه بر طبیعت باید همزاد اشیا بر خود آنها منطبق شود . نذر و نیاز و قربانی كردن همه آثاری از همزادگرایی جان است. جادو و توتم را اسطوره شناسانی همچون فریزر (Frazer) بر همزاد گرایی افزوده اند . فریزر عقیده دارد كه فرهنگ از مرحله جادو به دین و بعد از آن بهمرحله دانش پا نهاده است.
” شایدیكی از نزدیك ترین مفاهیم مرتبط با آغاز مبحث اسطوره های جانوری در دست بافته (فرش-گلیم –قالی) ایرانی مبحث كاسیرر باشد كه ریشه اسطوره را بر محور زبان در پیوند با مفهوم، وجود و تكامل ذهن است و اسطوره نیز زبانی از همین پویایی ذهنیت آدمی است. شیر یكی از همان اسطوره های جانوری در نقش دست بافته (فرش-گلیم –قالی) ایرانی است كه به زبان اسطوره پرده از معمای تصویر شدن خویش بر می دارد كاربرد نقش شیرذ در اشكال مختلف از زمان های بسیار قدیم در ایران و به خصوص فارس رایج بوده است. این شكل در نقش برجسته های تخت جمشید حك شده و بر پلكان كاخ آپادانا نبرد شیر را با گاو می توان دید. همچنین می توان آن را بر بسیاری از ظروف و منسوجات ساسانی مشاهده كرد. حتی در برخی از مهرهای اشكانیان و ساسانیان تصویر شیر نقش شده است. در اغلب این موارد شیر نماد شوكت و جلال سلطنت و قدرت و عظمت پادشاهان بوده است. نبرد شیر با گاو شاید معرف اسطوره كهن نبرد مهر با گاو و دریدن آن و آوردن بركت باشد كه در اساطیر مهری وجود دارد و در نقوش بازمانده از آیین میترا بارها به ارتباط نزدیك شیر با ایزد مهر و ارتباط شیر با سر بریده گاو بر می خوریم. محتمل است كه شیر در آیین میترا مظهر زمینی مهر و خورشید در میان درندگان باشد كه در دین زرتشتی در دوران های بعد، این نبرد به اهریمن نسبت داده شد. در دین مانوی شیر و دیگر درندگان مظهر نیروی شر شدند. بنابراین دریده شدن گاو، كه خود مظهر ماه بركت بخش است به دست شیر، نمادی از بركت بخشی است. داستان كلیله ودمنه نیز داستان كشته شدن گاوی توسط شیر است. در غرب آسیا نیز الهه ایشتر اغلب سوار بر شیر بود كه نشانه مظهر زمینی ایشتر است. در بسیاری از دستبافت های لرستان امروز حتی، نقوش حیواناتی را می بینیم كه شباهت زیادی به آثار برتری اجداد۳۰۰۰ سال قبل خود دارد. در بین این شباهت ها نقش شیر استفاده بیشتری دارد.از طرفی دیگر شیر و خورشید رسما در زمان محمد شاه قاجار از سال۱۳۵۲ ه.ق نشان پرچم ایران شد. كه خورشید همان مهر یا میترا و شیر نگهبان میترا است. با هوشمندی ایرانیان شیر بعد از اسلام نیز در آثار ایرانیان كاركردی تازه یافته و از عوامل سنتی مذهب جدید به شمار می رود.
شاید نقشمایه شیر و جدل دو حیوان از بیشترین موارد استفاده نقوش حیوانی دست بافته (فرش-گلیم –قالی) ایرانی باشد. ولی كماكان در متن و حاشیه بعضی دست بافته ها (فرش-گلیم –قالی) نقوشی كوچك تر برای جلوت و زیباتر نمودن فضا مورد استفاده قرار می گیرد كه با عنوان ریز نقش ها یا نگاره ها می توان به آنها اشاره كرد.نگاره های مرغی، طاووس، قوچ و بز كوهی، اسب، از جمله این نگاره هاست كه به صورت مشخص دكتر پرهام در بررسی نقوش قالی های فارس بدانها پرداخته اند.
شیر در هنر و فرهنگ بسیاري از ملت ها به عنوان سمبل آتش، پارسایي، پرتو خورشید، پیروزي، دالوري، روح زندگي، درندگي، سلطنت، شجاعت، عقل، غرور، قدرت، قدرت الهي، قدرت ذهني، مراقبت و مواظبت شناخته شده است. )یاحقي، 553 :1388( شیران نگهبان نمادین پرستشگاه ها و قصرها و آرامگاه ها بودند و تصور مي شد درندگي آنها موجب دور کردن تأثیرات زیان آور مي شود که نمونه آن را می توان در کاخ های آشوری دید. نقش شیر را مي توان بر روي کهن ترین آثار هنري ایران مانند جام کالردشت و همچنین آثار مفرغي لرستان تخت جمشید، کاخ آپادانای داریوش در شوش و آثار مشکوفه از هنر بین النهرین و مصر باستان مشاهده کرد. شاید علت کاربرد زیاد نقش شیر در آثار تمدن ایران به خصوص آثار موجود در تمدن هاي زاگرس را وجود شیر از دوران هاي کهن در این منطقه دانست.
بسیاري از شاهان ایراني به خصوص پادشاهان ساساني شکار را جزو تفریحات سلطنتي مي دانستند و در دوره ی ساسانی شکار شیر و مبارزه با آن به عنوان یکی از مظاهر قدرت و زورمندی پادشاهان محسوب می شده است. بنابراین قرار گرفتن نقش شیر به صورت نقشي رایج بر آثار هنري ایران موضوعي دور از ذهن و عجیب تلقي نمي شود.
انتهای پیام/
نمایش فرم ارسال نظر
نشانی: تبريز، آخر راسته کوچه، جنب آتش نشانی، کوچه معاون حکیم، پلاک 20
تلفن: 35235452 -041
فاكس: 35235952 -041
پست الکترونیک: info@egt.ir