کد مطلب : Culture 'en' is a neutral culture. It cannot be used in formatting and parsing and therefore cannot be set as the thread's current culture.  |   تعداد نظرات: 0   |   تعداد بازدیدها: 7176   |   تاریخ درج: Tuesday, September 23, 2014   |   ساعت: 12:00 AM   |   منبع / نویسنده مطلب: روزنامه دنیای اقتصاد

 

پايتختي نشسته بر قالی ابريشم

جلفايي ها در زمان شاه عباس، صرفا مسيحيان تبعيدي نبودند. آنها در تجارت ابريشم دوره صفوي نقشي تعيين کننده داشتند و اقتصاد سياسي صفوي بر مبناي تجارت آنان مي چرخيد. به اين ترتيب بود که يکي از زيباترين پايتخت هاي جهان به کمک درآمدهاي سيمين ابريشم ارمني ها ساخته شد.


تجار جلفاي نو با تامين هزينه «خاصه» در نيمه نخست قرن هفدهم سهم زيادي در تشكيل دولت غلامان داشتند. واردات نقره آنها هم دستمزدها را تامين مي كرد و هم سودي براي غلامان فراهم مي آورد. نيمه هاي قرن هفدهم بخت از جلفاي نو روگردان شد. قتل ساروتقي خان در 1645/1055 از اقتدار ملكه مادر، مادر شاه عباس دوم كه حامي جلفايي ها بود كاست. جلفاي نو حاميان درباري اش را از دست داد و ناچار به تغيير دين و تحمل سختي هاي اقتصادي شد. ولي حتي تحت فشار، فقط معدودي از سران ارامنه حاضر به تغيير دين خود شدند. افزون بر شواهد متني، سنگ قبرهايي هم كه كلمه «آزاد» روي آنها حك شده است بر اين حقيقت گواهي مي دهد. اين كلمه فارسي كه در روزگار ساسانيان گاه بر يك طبقه دلالت مي كرد حال شايد به معني «اشراف زاده» به كار مي رفت. آراكل تاريخ نگار قرن هفدهم مي گويد كه آن را روي قبر بزرگان جلفاي نو مي نوشتند تا نشان بدهد كه شهروندان آزاد بوده اند و غلام نبوده اند. ارامنه جلفاي نو از آن استفاده مي كردند تا آنها را از غلامان دربار صفوي متمايز كند كه حاكمان واقعي اقتصاد ايران در دوران صفوي بودند.
تاجران ارمني را با توجه به روابطشان با غلامان دربار بايد نخبگان قفقازي تباري در خدمت شاهان صفوي به شمار آورد. اگر جلفايي ها را صرفا مسيحياني تبعيدي ببينيم، از نقش تعيين كننده آنها در اقتصاد سياسي خاندان صفوي غافل مانده ايم. جمعي از اين تبعيديان به اسلام گرويدند و با اين حال پيوندهاي آنان با ديگران به قوت خود باقي ماند. ارامنه جلفا در ازاي مهارت ها و شبكه جهاني نهادينه خود ثروت مي اندوختند. برخلاف باور رايج آنها فقط بورژوازي تجاري نبودند و نخبگاني در بطن نظام صفوي شده بودند. در نيمه نخست قرن هفدهم منافع آنها با منافع غلامان همسو شد.
رديابي خطوط كلي اقتصاد سياسي برنامه داري بر پايه همكاري ارامنه و غلامان از نيمه هاي قرن هفدهم به بعد دشوار است. اقدامات مختلف طبق مندرجات فرمان ها (1619، 1629، 1631،1632) به روشني نشان مي دهد كه دست كم در زمينه تجارت ابريشم، اقتصاد سياسي ايران به اين دو گروه وابسته بود. در همان سال 1619/1028 كه تيول جلفاي نو به ارامنه داده شد، آنها توانستند در تجارت ابريشم صفوي بر انگليسي ها پيشي بگيرند. همزمان به آنها اجازه داده شد كه در تجارت ابريشم در خاك عثماني نقش خزانه دار شاه را ايفا كنند. شاه عباس اول حكم كرده بود (و در 1629 شاه صفي نيز بر آن مهر تاييد زد) كه ارامنه نقره حاصل از دادوستد ابريشم را براي استفاده دولتمردان به خزانه بسپارند. شاه عباس جلفاي نو را به «خاصه» ضميمه كرد و شاه صفي با تمديد اعتبار حكم در1631- 1632 برهم سنگي جلفايي ها با غلامان در همان بخش از حكومت صحه نهاد. در نيمه هاي قرن، ستاره بخت ارامنه افول كرد و غلامان ارمني تبار نومسلمان بر دربار و ولايت هاي مهم در تجارت ابريشم مسلط شدند. چنان كه مشاغل عده اي غلام نشان مي دهد، تجارت و سياست يك كاسه شد. مقاماتي از قبيل محب علي بيگ و ساروتقي خان كه پيش تر در تجارت ابريشم دست داشتند سهم بزرگي در عمران پايتخت، اصفهان، بر عهده گرفتند و هر يك در چند نقش ظاهر شدند. بدين سان يكي از زيباترين پايتخت هاي جهان به كمك درآمدهاي سيمين ابريشم ساخته شد.

Share نسخه مخصوص چاپ