کد مطلب : Culture 'en' is a neutral culture. It cannot be used in formatting and parsing and therefore cannot be set as the thread's current culture.  |   تعداد نظرات: 0   |   تعداد بازدیدها: 3860   |   تاریخ درج: Tuesday, May 17, 2016   |   ساعت: 11:15 AM   |   منبع / نویسنده مطلب: مشاور رسانه ای اتحادیه

 

واژگان فرش

در این مقاله واژگان فرش را بهتر می شناسیم.

 


اتحادیه قالیبافان گزارش می دهد؛

واژگان فرش:

سرترنج: معمولاً در ابتدا و انتهای طرح ترنج قالبی به همراه اجزا طرح کشیده می‌شود که اصطلاحاً به آنها سرترنج می‌گویند.

ترنج: به بخش مرکزی فرش که معمولاً مدور یا بیضی شکل است ترنج گفته می‌شود.
زمینه: بخشی است در میان فرش که گلها و اجزا طرح بر روی آن نقش بسته‌اند و اغلب در رنگهای لاکی، کرم و سرمه‌ای انتخاب می‌شود.
حاشیه: معمولاً به دو شکل باریک و پهن اطراف طرح مرکزی فرش را می‌پوشاند و وجود یک حاشیه پهن در میان حاشیه‌های باریک باعث می‌شود تا تعداد آنها فرد باشد.
دار: به دستگاه قالیبافی که از چوب یا فلز تهیه شده باشد اصطلاحاً دار گفته می‌شود که اجزا آن عبارتند از سردار، زیردار و راست روها. دارها بسته به نحوه قرار گرفتن بر روی زمین به انوع زیر تقسیم می‌شوند:
الف) دارهای افقی: دارهایی هستند که به موازات سطح زمین نصب می‌شوند و بافنده برای بافت بایستی روی آن بنشیند لذا عوارض حادی در انحنای ستون فقرات و شکل لگن خاصره ایجاد می‌شود. دارهای افقی مورد استفاده در خانواده‌های کوچ‌نشین فاقد راست‌روها می‌باشند تا عمل نصب و حمل و نقل به سهولت انجام شود.
ب) دارهای عمودی: معمولاً در کنار دیوار نصب می گردند و به دو صورت گردان و ثابت تقسیم بندی می شوند.
ابزار بافت: به وسایلی که برای بافت فرش مورد استفاده قرار می‌گیرند گفته می‌شود که اهم آنها عبارتند از: دفتین، چاقو، بر پاکی، سیخ و ...
پود رو ( پود نازک): در این نوع بایستی از تعداد لاها و تاب بیشتری استفاده شود تا پود ضمن نازک بودن از استحکام لازم نیز برخوردار باشد پود نازک از بالای ضربدری عبور داده می‌شود و پس از دور زدن چله‌های زیر و رو بر روی پود زیر به شکل زیگزاگ قرار می‌گیرد.
پود زیر (پود ضخیم): در این نوع پود که نخ ها در یک جهت تابیده می‌شوند هر چه تعداد لاهای نخ و مقدار تاب آن کمتر باشد بهتر است پود زیر ضخیم تر می‌باشد و از زیر ضربدری چله‌های فرش به طور مستقیم عبور داد می‌شود.
پود: پودها نیز معمولاً از جنس پنبه می‌باشند و به صورت افقی در بافت فرش استفاده می‌شوند و وظیفه آن نگهداری چله‌ها در کنار یکدیگر می‌باشد پودها را معمولاً به جهت رویت بهتر (در لابه لای چله‌ها) و رفع جمع‌شدگی رنگ می‌کنند که این رنگرزی نیز به دلیل مقرون به صرف بودن و آسانتر بودن با نیل صورت می‌پذیرد. پودها بسته به محل عبور آنها از بالا یا زیر ضربدری و یا ضخامت آنها به انواع زیر تقسیم می‌شوند.
سه لا گرد (سه لا سه گرد): در مناطقی مانند کاشان و اصفهان و ... به منظور ایجاد استحکام در چله‌ها ابتدا نخهای نازک چله را در سه گروه و در جهت عقربه‌های ساعت (S) تاب می‌دهند سپس این سه گروه را روی هم گذاشته و به منظور باز نشدن تاب اولیه در جهت عکس عقربه‌های ساعت (Z) می‌تابند. بدیهی است هر چه تعداد لاها و تاب نخ بیشتر شود استحکام نخ نیز بیشتر می‌شود.
کمانه: چوب یا قطعه‌ای لوله‌ای شکل است که محل چله‌های زیر و رو را در فرش تغییر می‌دهد و باعث می‌شود تا یک ردیف ضربدری در چند سانتیمتری دم بافت به وجود آید.
چله کشی: به نصب تار بر روی دار جهت بافت فرش به صورتی که تار‌ها یک در میان زیر و رو باشند چله‌کشی می‌گویند چله‌های زیر در پشت فرش قرار گرفته و توسط بدنه‌های پرز پوشانده می‌شوند و چله‌های رو نیز در داخل فرش قرار می‌گیرند عمل چله‌کشی به سه روش فارسی و‌آذری و یا تلفیقی انجام می‌شود.
طول پرز: به ارتفاع پرزهای فرش گفته می‌شود.
ریشه: به پایه و اساس هر چیزی ریشه گویند که در فرش پایه و اساس را جفت چله‌ها (یک چله زیر و یک چله رو) یعنی همان ریشه‌ها انجام می‌دهند. بدیهی است که اگر ریشه‌های فرش (جفت چله‌ها) را از ساختمان فرش خارج کنیم آن فرش کاملاً از هم گسیخته می‌شود و این ریشه‌ها هستند که پس از نصب بر روی دار امکان بافت را میسر ساخته و ابعاد و رجشمار فرش را مشخص می‌نمایند.
رجشمار: به تعداد رج های بافته شده (یا گره‌های زده شده) در یک گره ذرعی رجشمار می‌گویند. اندازه گره ذرعی بستگی به سبک بافت فرش (آذری یا فارسی) دارد.
رج: به ردیف طولی و عرضی گره‌ها رج می‌گویند.
گره ذرعی: به ۱۶/۱ ذرع و یا به ۴/۱ چارک گره ذرعی می‌گویند که در مناطق فارسی‌باف ۵/۶ سانتیمتر و در مناطق آذری‌باف ۷ سانتیمتر است.
چارک: به ۴/۱ ذرع، چارک گفته می‌شود که در مناطق فارسی‌باف ۲۶ سانتیمتر است و در مناطق آذری‌باف ۲۸ سانتیمتر است.
ذرع: واحد اندازه‌گیری طول فرش از قدیم می‌باشد که در مناطق فارسی‌باف معادل ۱۰۴ سانتیمتر و در مناطق کرمانی‌باف ۱۰۸ سانتیمتر و در مناطق آذری‌باف۱۱۲ سانتیمتر است.
گره‌زدن: به تاباندن خامه‌های پشمی یا ابریشمی به دور چله‌های فرش در حین بافت گره زدن می‌گویند.
تار (چله): نخ هایی هستند نازک، چند لا شده و پرتاب که معمولاً از جنس پنبه بوده و برای بافت فرش بایستی بر روی دار بطور عمودی نصب گردند و وظیفه آن نگهداری گره‌های فرش می‌باشند. جنس چله‌ها برای فرشهای ریزبافت به منظور برخورداری از استحکام لازم، ابریشمی انتخاب می‌شوند و در فرشهای بافت مناطق عشایری و روستایی جنس چله‌ها را به جهت مقاومت بیشتر در برابر سرما و رطوبت و همچنین ایجاد نرمی و انعطاف لازم در فرش که برای کوچ کردن امری ضروری است از پشم انتخاب می‌نمایند.
نمره: به تعداد کلاف های ۸۴۰یاردی (یک یارد = ۴۴/۹۱ سانتیمتر) نخ پنبه‌ای یک لا در یک پوند (یک پوند = ۵۹/۴۵۳ گرم) می‌گویند و معمولاً نمره نخ یک لای پنبه‌ای مورد استفاده در قالیبافی ۵، ۱۰، ۲۰ و بعضاً ۴۰ می‌باشد.
پنبه: الیاف سلولزی است که از غوزه گیاه پنبه به دست می‌آید و بر اثر سوختن بوی کاغذ سوخته از خود متصاعد می‌نماید و پس از دور شدن از آتش خاموش می‌شود و خاکستری نرم و پودر مانند باقی می‌گذارد.
دنیر: واحد اندازه‌گیری ضخامت الیاف ابریشم است و به وزن ۹۰۰۰ متر لیف ابریشمی بر حسب گرم گفته می‌شود لذا برعکس عدد متریک هر چه عدد دنیر بیشتر شود لیف ابریشمی ضخیم تر می‌گردد. دنیر ۶۰ الی ۱۶۰ در قالیبافی مصرف دارد و ظریفتر از آن (کمتر از دنیر ۶۰) را در پارچه‌بافی استفاده می‌نمایند.
ابریشم: الیاف بسیار بلند پروتئینی هستند که کرم ابریشم برای تولید پیله در اطراف خود ترشح می‌کند.
متریک: واحد اندازه‌گیری ضخامت خامه پشمی مورد مصرف در قالیبافی است. به عدد طولی خامه پشمی یک لا بر حسب متر که وزن آن یک گرم باشد می‌گویند لذا هر چه عدد متریک بیشتر بشود خامه پشمی یک لا ظریف‌تر می‌گردد. متداولترین اعداد متریک در خامه‌ها ۳ الی ۱۰ می‌باشند.
خامه: اصطلاحاً در هنر فرشبافی به نخ پشمی مورد استفاده برای پرزهای فرش است که به صورت دو لا تهیه می‌شود خامه گفته می‌شود.
پشم بهاره: پشمی است که طی روزهای آخر زمستان یا اول بهار، قبل از بارش اولین باران بهاری بر روی گوسفندان چیده شده باشد که بخاطر داشتن لطافت و طول زیاد و نداشتن خار و خاشاک از پشم پاییزه مرغوب تر است.
کرک: الیاف ظریف لابلای موی بز یا شتر است و لیکن در فرش، به الیاف ظریف و بلند پشمی (مانند پشم های گوسفندان نژاد مرینوس در استرالیا و یا بلوچ) کرک گفته می‌شود.
پشم: لیف پروتئینی و مجعد است که روی پوست گوسفندان می‌روید و بر اثر سوختن بویی مشابه بوی موی سوخته از خود متصاعد می‌نماید و پس از دور کردن شعله خاموش می‌شود و خاکستری نرم و پودر مانند باقی می‌گذارد.
فرش: کلمه‌ای است عربی و به هر آنچه که گستردنی باشد گفته می‌شود معادل فارسی آن قالی، قالیچه و ... می‌باشد.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی ترنج

Share نسخه مخصوص چاپ